چگونه هدفمند زندگی کنیم ؟
بسیاری از افرادی که در اطراف خود می‌بینیم فاقد یک شخصیت کلیدی و مهم برای دستیابی به اهداف خود هستند و آن هم این است که سبک زندگی هدفمند را انتخاب نمی‌کنند. در این مطلب مواردی را به شما آموزش می‌دهیم که کمک می‌کنند در زندگی خود هدف محور شوید و بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید. اگر به زندگی بسیاری از افراد که در اطراف‌مان وجود دارند نگاهی بیندازید، کسانی که معمولا همه چیز، حتی موفقیت‌های گاه به گاه خود را هم شانسی می‌دانند، می‌بینید که نهایت تلاشی که در راستای رسیدن به هدف انجام می‌دهند این است که آن‌ها را می‌نویسند و سپس همه چیز را به دست تقدیر می‌سپارند تا به اعتقاد خودشان این سرنوشت باشد که آن‌ها را به چیزی که می‌خواهند برساند. آن‌ها اهداف خود را بررسی نمی‌کنند، برنامه‌ریزی خاصی ندارند، حتی پیشرفت خود را هم پایش نمی‌کنند که ببینند اصلا در چه مرحله‌ای در مسیر رسیدن به هدف قرار دارند. در نتیجه‌ی همین موضوع در بسیاری از مواقع از مسیر خارج می‌شوند بدون اینکه کوچک‌ترین اطلاعی از این بابت داشته باشند. وقتی هم به خودشان می‌آیند می‌بینند که فرسنگ‌ها با چیزی که می‌خواستند فاصله دارند و در نتیجه دلسرد شده و باز هم مسیری را در پیش می‌گیرند که به اعتقاد خودشان توسط سرنوشت برایشان مقدر شده است. همه ما دوست داریم به نقطه ای از زندگی برسیم که استعدادها، مهارت ها و توانایی‌های‌مان با نیازهای دنیای اطراف‌مان تطبیق داده شود. اما در مسیر هدف نقطه ثابتی وجود ندارد که به آن جا برسیم و برای همیشه همانجا بمانیم. جهان در حال تغییر است. ما آدم ها نیز در حال تغییر هستیم. این جستجوی دائم و در تکاپو بودن است که باعث پیشرفت و رسیدن به تمام اهدف شخصی و اجتماعی می‌شود. از راهنمای کلیدی زیر برای روشن کردن مسیر هدفمند و موفقیت خود استفاده کنید.
حس کنجکاوی خود را تحریک کنید:
هیچوقت قدرت کنجکاوی را دست کم نگیرید. کنجکاوی همان میل به دانستن و یاد گرفتن است که ذهن‌تان را روشن و پویا نگه می‌دارد. وقتی می‌پذیرید که چیزی را نمی‌دانید برای دانستن آن تمایل و اشتیاق پیدا می‌کنید و تمام تلاش‌تان را برای به دست آوردن آن به کار می‌برید. آدم‌های کنجکاو سوال می‌پرسند، به دنبال پاسخ می‌گردند و مسیرهای تازه‌ای را برای مشکلات قدیمی امتحان می‌کنند. آن ها با رفتارهای‌شان به راحتی قابل تشخیص هستند. آن‌ها یک مشکل را با دید تازه و ذهن باز بررسی می‌کنند و به یک راه حل خلاقانه و نوآورانه می‌رسند. آدم‌های کنجکاو همیشه به دنبال اطلاعات جدید هستند. همیشه آن‌ها را در کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها پیدا می‌کنید. آن‌ها از مدیر، همسر، دوستان و یا همکارانشان درخواست بازخورد می‌کنند و همیشه سوالات عمیق و متفکرانه می‌پرسند. دنبال اطلاعات تازه باشید. منابع خود را در نظر بگیرید و آن‌ها را گسترش دهید. شخصی را پیدا کنید که الهام بخش‌تان باشد و از او بپرسید چه می‌خواند، چه می‌بیند و چه گوش می‌دهد؟ کنجکاوی باعث می‌شود یاد بگیرید، از یاد ببرید و دوباره یاد بگیرید. اریک هافر فیلسوف می‌گوید: در آینده یاد گیرنده‌ها وارث زمین می‌شوند در حالی که دانایان خودشان را مجهز به زندگی در دنیایی می‌بینند که هنوز وجود ندارد.
انگیزه‌های خود را بررسی کنید:
اگر انگیزه‌های شما خالصانه و صادقانه باشند پیشرفت را تجربه خواهید کرد در غیر اینصورت هرگز به هدف نخواهید رسید. اعتبار واقعی از درون می‌آید. وقتی اعتماد به نفس شما با واکنش دیگران از بین نرود باعث ایجاد انگیزه معتبر و نتایج معتبر می شود. از شما دعوت می‌کنیم انگیزه های خود را بررسی کنید. مهم نیست در چه موقعیتی هستید اگر این کار را انجام ندهید زندگی خود را روی ستون‌های متزلزلی می‌سازید. پس از انتقاد کردن، سیاست‌بافی کردن و کنترل نتایج پرهیز کنید. به جای این که درگیر یک نتیجه خاص شوید زندگی خود را با اهداف جداگانه و در حوزه‌هایی که دوست دارید در نظر بگیرید. وقتی به نتایج متفاوت فکر کنید هماهنگ با روحیات خود پیش می‌روید و این آرامش درونی شما را به هدف می‌رساند. هدف یک چیز بیرونی نیست بلکه چیزی است که در درون خود دارید.
بخش‌های اصلی زندگی خود را ارزیابی کنید:
اگر احساس می‌کنید در کار تمام وقت‌تان گیر افتاده‌اید، اگر احساس می‌کنید مهارت خاصی ندارید، بی‌تجربه هستید یا آموزش کافی ندیده‌اید پس در مسیر هدف زندگی نمی‌کنید و یا هدفی در زندگی ندارید. چگونه این را تشخیص دهیم و بفهمیم که چه هدفی در زندگی داریم؟
بخش‌های اصلی زندگی هر شخصی مختص خودش است و فقط خودش می‌تواند آن‌ها را تعیین کند. ذهن و جسم، خانواده و دوستان، معنویات، مادیات و شغل. از خودتان سوالات شخصی درباره زندگی‌تان بپرسید. به عنوان مثال: در بخش‌های اصلی زندگی‌ام چه کارهایی می‌کنم؟ آیا در برخی از آن‌ها عالی هستم اما در برخی نقص‌هایی دارم؟ به عنوان مثال شغل یکی از بخش‌های اصلی زندگی است که خیلی‌ها با آن درگیر هستند. اگر بخش اصلی زندگی شما نیز هست از خودتان بپرسید: من در چه کاری خوب هستم؟ استعدادها، مهارت‌ها و توانایی‌های خاص من چیست؟ چه کاری می‌خواهم انجام دهم؟ چه مشکل یا نیاز بیرونی شما را آزار می دهد؟ چه فرصت‌ها، شغل‌ها و یا تفریح‌هایی دوست داشتید اما به آن‌ها نرسیدید؟ واقعیت خود را در بخش‌های اصلی زندگی‌تان پیدا کنید تا بتوانید در یک مسیر هدف‌دار پیش بروید.
عادت‌های تاثیرگذار را تقویت کنید:
یکی از مهم‌ترین چیزهایی که باعث می‌شود یک زندگی هدفمند داشته باشید این است که عادت‌های تاثیرگذار خود را تقویت کنید. رفتارها و کارهایی که باعث می‌شود در مسیر رویاهای درونتان سریع‌تر حرکت کنید. و بالعکس عادت‌هایی که تاثیرگذاری مخربی دارند باعث از بین رفتن انرژی، اشتیاق، انگیزه و تلاش شما می‌شوند و مانع از پیدا کردن هدف می‌شوند. یکی از عادت‌هایی که باید تقویت کنید این است که مراقب زمان و انرژی خود باشید. هر کاری که با این دو منبع انجام می‌دهید تعیین‌کننده نتیجه زندگی‌تان است. زمان یکی از باارزش‌ترین دارایی‌های ماست و آن را با انجام دادن کارهایی که ما را به جلو پیش نمی‌برد هدر می‌دهیم. چقدر وقت برای تماشای تلویزیون، پرسه زدن در فضای مجازی و پاسخ دادن به پیام ها اختصاص می‌دهید؟ متاسفانه زمان زیادی را برای این سه کار بیهوده و کارهای مشابه صرف می‌کنیم. اگر بخواهیم در جهت هدف زندگی کنیم و به اهداف‌مان برسیم باید این عادت‌های مخرب را از زندگی خود حذف کنیم. در عوض در ساعت‌هایی که به آن‌ها “ساعت قدرت” می‌گویند به خودتان انرژی و روحیه بدهید. هر روز صبح ۲۰ دقیقه مراقبه کنید، ۲۰ دقیقه ورزش کنید و ۲۰ دقیقه با صدای بلند مطالعه کنید. ما در دنیای الکترونیکی زندگی می‌کنیم که به سرعت نور حرکت می‌کند و ما فراموش می‌کنیم که چگونه تمرکز کنیم. این برنامه صبحگاهی ذهن، قلب و روح شما را در جهت هدف قرار می‌دهد.
زندگی هدفمند یعنی هر روز صبح با هیجان از خواب بیدار شویم و از زمانی که پا روی زمین می‌گذاریم نمی‌توانیم برای تغییر در زندگی منتظر بمانیم. برای حل مشکلات، آوردن لبخند به چهره دیگران و پیدا کرده راه حل هیجان زده هستیم و شب‌ها با رضایت می‌خوابیم زیرا امروز روز پرباری داشته‌ایم و همچون ماهیت زندگی در تکاپو و حرکت بوده‌ایم.
