راهبردهایی برای بهبود جهتگیری نسبت به مشکل
- hamidrostami
- مقالات, روانشناسی روز
اگرچه راهبردهای بسیاری برای بهبود جهتگیری مراجع نسبت به مشکل وجود دارد، ولی در اینجا فقط روی سه راهبرد مهم تمرکز میکنیم. ما معتقدیم این راهبردها در جهت (۱) شناسایی مشکلات، قبل از آنکه دیر شود، (۲) پذیرفتن مشکل، به عنوان بخشی از زندگی و (۳) دیدن مشکلات به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت، نه به عنوان تهدید، به مراجعین کمک میکنند.
-
- شناسایی مشکلات، قبل از آنکه دیر شود:
یکی از پیامدهای بیزاری از مشکل، نادیده گرفتن مشکلاتی است که در زندگی روزمره پیش میآید. اغلب مشکلات با رویدادی جزیی شروع شده و وقتی نادیده گرفته میشوند، رفته رفته بزرگ و پیچیده میشوند. برای مثال، مراجعی را در نظر بگیرید که در محل کار با همکارانش اختلاف پیدا کرده است.
اگر او برای حل مشکل تلاش نکند، ممکن است همکارش رنجیده خاطر شود و تصور کند که او فردی بیاحساس و خودخواه است. همچنین ممکن است او مشکل را با همکارهای دیگر نیز در میان بگذارد و از این طریق با ورود افراد جدید، مشکل پبچیدهتر شود. مثال فوق، به خوبی اهمیت مواجهه سریع با مشکلات را به تصویر میکشد.
درمانگر با پیشنهاد دو راهبرد میتواند به مراجعین کمک کند تا تواناییهای خود را برای شناسایی مشکلات تقویت کنند:
-
- از هیجانهای خود به عنوان سرنخ استفاده کنند.
-
- لیستی از مشکلات تکراری خود را تهیه کنند.
یکی از موانع رایج برای شناسایی به موقع مشکلات، اجتناب از مواجهه با هیجانهای منفی ناشی از آنها است. برای مثال اکثر مراجعین مشکلات را به عنوان منبع هیجانهای منفی یا شکست تلقی میکنند، در حالی که این هیجانها مشکل آفرین نیستند (طبق تئوری حل مساله)، در عوض، احتمالا باعث ایجادموقعیتهای مشکلساز واقعی میشوند. برای مثال، فردی را در نظر بگیرید که باید گزارشهای کاری زیادی را در زمان محدودی تهیه کند و اضطراب و استرس زیادی دارد. آیا مشکل اصلی او اضطراب و استرس است؟ به نظر میرسد مشکل اصلی او تهیه کردن گزارشها است.
در واقع، این هیجانها، یک چراغ راهنما هستند که به او خبر میدهند در این زمینه با یک مشکل روبرو شده است و تا زمانی که مشکل حل نشود، وضعیت به همین صورت ادامه پیدا خواهد کرد.
درمانگر: راهبرد اول این است که از هیجانهای خود به عنوان سرنخ استفاده کنید. راهبرد دوم این است که مراجع لیستی از مشکلات تکراری خود را تهیه کند.
-
- نگاه کردن به مشکلات به عنوان بخشی از زندگی:
معمولا افرادی که جهتگیری منفی نسبت به مشکل دارند، هنگام مواجه شدن با مشکل خشمگین و عصبانی میشوند، به دلیل اینکه مشکلات را نابهنجار تلقی میکنند (اگر من هر چیزی را از قبل برنامهریزی میکردم و بلاتکلیفی را در زندگی خود کاهش میدادم، هیچ مشکلی به وجود نمیآمد. برای من قابل تحمل نیست که برایم مشکلات غیرمترقبه پیش بیاید).
یکی از مشکلات این افراد این است که به جای مواجه شدن با مشکلات، انرژی زیادی را صرف اجتناب از آنها میکنند. اجتناب از مشکلات نیز مانند تلاش برای برطرف کردن بلاتکلیفی، بیفایده است.
-
- دیدن مشکل به عنوان فرصتی برای رشد، نه تهدید:
راهبرد پایانی و اصلی که جهتگیری منفی نسبت به مشکل را مورد هدف قرار میدهد، این است که مشکلات را به جای تهدید، فرصتی برای رشد تلقی کنیم. این راهبرد به مراجع کمک میکند که جهتگیری فعالی نسبت به مشکلاتش داشته باشد.
برای مطالعه تکمیلی در این خصوص کلیک کلیک کنید.
متخصصان ما در دیالکتیک اماده خدمت رسانی به شما هموطنان عزیز می باشند